۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

اینده دین در جامعه


چند هفته بود که می خواستم این مطلب را بنویسم اما هربار به دلیلی از نوشتن ان طفره رفتم. یک نوع خودسانسوری اجازه نوشتن این مطلب را به من نمی داد.


در حال مطالعه یک کتاب تاریخی مربوط به زمان قاجار بودم. متوجه مطلبی شدم و ان این بود که در حدود 200 سال پیش دین و به شکل دقیقتر "شرعیات " (به معنی حفظ ظواهر دینی و شرعی) چه جای بزرگی را در زندگی مردم اشغال کرده بود. حتی اخلاقیات جامعه تحت تاثیر همین شرعیات بود. بحث هایی که بیشتر باید در توضیح المسائل دنبال ان بود. در همین حال طبقه روحانیت چقدر بر طبقات مختلف جامعه نفوذ داشت؟ از شاه گرفته تا رعیت گوش بفرمان مراجع و فتواهای انان بودند.


برای مثال در جریان فتوای معروف تحریم تنباکو تاریخ بروشنی مشخص می کند که حتی در دربار شاه قاجار نیز قلیانها را شکستند و این نیست مگر ارزش "فتوی" در جامعه ان روز ایران.


در دوره پهلوی اهمیت فتوی و نظر مراجع باز هم در میان قشر وسیعی از مردم قشر  متوسط و کم در امد مهم بود. همینطور اهمیت این موضوع میان بازاریان و تجار عمده سنتی بازار وجود داشت. فقط چند گروه به فتوی و شرعیات بی اعتنا بودند از ان جمله اکثر روشنفکران و تحصیل کردگان غرب و عده ای که بدلیل مبارزات سیاسی به مارکسیسم رو اورده بودند را می توان ذکر کرد.


در دوره انقلاب اسلامی یکی از عوامل پیروزی را می توان فتوای برخی مراجع و در راس انها فتاوی مرحوم ایت الله خمینی ذکر کرد. ایشان با فتواها و سخنرانی های اتشین خود بر علیه رژیم سلطنتی اکثر مردم طبقه متوسط و پایین را به خیابانها کشاند که همین امر در سقوط سلسله پهلوی نقش مهمی را اایفا کرد.  البته بحث مناسبات میان روحانیون و انقلاب یک موضوع وسیع است که باید به شکل مستقل مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.


اهمیت فتوی و شرعیات پس از پیروزی انقلاب تب تندی داشت که پس از فوت بسیاری از علمای مهم از جمله مرحومان ایت الله شریعتمداری , خویی , گلپایگانی , مرعشی نجفی و... بتدریج ارام شد.


بعبارت روشنتر امروزه شرعیات و فتوا اهمیت خود را در مقایسه با گذشته از دست داده است. البته هیچگاه یک تفکر از بین نمی رود و هنوز بسیاری در پی فتاوای مراجع مختلف هستند همانطور که ما هنوز در جهان قرن بیست و یکم شاهد بت پرستی و خورشید پرستی هستیم , نمی توان تصور کرد که اهمیت شرعیات و فتوا حد اقل برای عده ای برای همیشه و کامل از بین برود. تنها مورد این بحث امار نسبی گرایش مردم به این مباحث است.


اما در همین مدت عمر خود شاهد کم شدن اهمیت شرعیات و جایگاه ان در میان اکثر مردم هستیم.
 اگر دین را در سه لایه ببینیم , هسته ان را باید اعتقادات بنامیم. لایه دوم اخلاقیات است و در نهایت پوسته بیرونی ان شرعیات است که بر اساس فتواست.


 در 30 سال اخیر بتدریج پوسته بیرونی ان که همان شرعیات است نازک شده و در اینده بتدریج حداقل برای عمده مردم از میان خواهد رفت و جای ان را اخلاقیات خواهد گرفت. بعبارت روشنتر در اینده ای نه چندان دور در بیشتر موارد در ظاهر یک انسان مذهبی و غیر مذهبی تفاوتی دیده نخواهد شد. این دقیقا" خلاف گذشته است که بعنوان مثال شکیات در وضو و نماز و یا حدود اندازه محاسن , جای بزرگی در افکار یک انسان مذهبی را پر کرده بود.


در اینده حرف اول را برداشت های خود شخص از دین خواهد زد و به زبانی دیگر دین شدیدا" شخصی خواهد شد. جایگاه فتوا و شرع بسیار کوچک خواهد شد و این بیشترعقل انسانهاست که به انها فتوا خواهد داد و نه علما


ادامه دارد...







۱۵ نظر:

  1. دین و اعتقادات هر کسی فقط بخودش مربوطه و همان بهتر که شخصی شود....مثل این است که تو گل رز دوست داشته باشی و من نرگس و دیگری هیچکدام را....

    شرعیات و فتواها هم اگر نباشند طوری نمیشود کمااینکه در جوامع غربی که مرجع تقلیدی وجود ندارد قانون مردم را ملزم به اجرای اخلاقیات میکند.

    پاسخحذف
  2. الان هم تقریبا همینطوری شده. هرکس برای خودش تصمیم میگیره و فتواها زیاد اهمیتی ندارن.

    پاسخحذف
  3. کاملا اشکار است که هر روز دورتر می شویم.
    البته دین جزیی از خصوصی های انسان است .

    پاسخحذف
  4. تا اونجایی که من می فهمم از قدیم الایام هم دین برای نجات وبهبود زندگی مردم بود وبعدش هم اخلاق.لذا هر دینی که در چهار چوب بهتر شدن زندگی مردم واخلاق خوب باشه بالای سر هست.یعنی دینی که عدالت واخلاق- انسانیت- راستگویی- و.... ترویج کنه مورد قبول وحمایت مردم واحترام اونها هست و.....

    پاسخحذف
  5. سلام .... به نظر من دین فقط یک چیز رو از مردم میخواد ...

    این که خوب باشن ... بدی نکنن .. دروغ نگن .. ظلم نکنن .. به همدیگه در مشکلات و سختی ها کمک کنن ..

    و کسی که تمام این مسائل رو رعایت کنه به نظر من آدم دینداریه ..

    عیدتون هم مبارک کامران عزیز ....

    پاسخحذف
  6. دین و دینداری انقدر توی سالهای اخیر لوث شده که یکسری آدمها از اون طرف بام افتادند پایین .
    همه چیز ظاهری و شکلی شده و از محتوا تهی .
    ای کاش روزی برسه که اخلاق حرف اول رو بزنه با هر دین و مسلک و مذهبی که داریم .

    پاسخحذف
  7. واقعا امیدوارم این پیش بینی درست باشه.

    یکی از دلایلی که می بینیم که شرعیات امروزه کمرنگ شده/ بنظر من این است که عامهء مردم دین را از دهان صاحبان فتوا میگیرند و بنابراین کمرنگ شدن اعتقادشان به این صاحبان فتاوی/ باعث کمرنگ شدن اعتقاداتشان در مجموع نسبت به دین شده.
    کاش اون روزی که پیش بینی کرده ای زودتر برسد و اخلاق جای بزرگتری در دینداری پیدا کند.

    پروین

    پاسخحذف
  8. سلام کامران خان،
    به موضوعی پرداختی که کمتر کسی به آن پرداخته.
    اکثر آدمها به آینده بی تفاوتند. و اگر هم اهمیتی نشان بدهند فقط در مورد نفت و انرژی هسته ای و لایه اوزون و محیط زیست و اینجور چیزهای مادی است. هیچکس در این فکر نیست که اصل دین سالهاست توسط متولیان ناشی آن به خطر افتاده و بقول شما در آینده ای نه چندان دور هر کس دینی مستقل برای خود خواهد داشت.
    نمیدانم حدیث است یا روایت که فرموده: زمانی میرسد که از مساجد جز ویرانه ای و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند.
    خدا آخر و عاقبتمان را ختم به خیر کند. آمین.

    پاسخحذف
  9. این بحث شما را می شود به دو بخش تفکیک کرد 1- دین و جایگاه آن در جامعه 2 - شریعت و جایگاه آن در دین.
    در بخش اول دینداری امری است خصوصی و رابطه ای است بین دین باور با خدا. علیرغم تمامی فراز و نشیب ها در این بخش انسان بعلت عارضی و اینکه خود به کمال خود باور ندارد همواره در پی یافتن خالق خود و ایجاد رابطه با او است . و این امر تعطیل بردار است امری است عارضی و منشا در ناکامل بودن نوع بشر دارد. در بخش بعدی به شریعت و جایگاه آن در دین می پردازم. اما باید تاکید کنم که شریعت به برهه ای از تاریخ زندگی بشر تعلق دارد که اولا جامعه از قانون و معیار و شاخصی برای خیر و نیک برخوردار نبود و ثانیا خود ابنای بشر چنان در دوران مادون آگاهی غرق و دربند بودند که شریعت می توانست شافولی باشد برای میزان راستی و کژی نوع بشر

    پاسخحذف
  10. بنابراین دین و دینداری وابسته لاتغیر به شریعت نیست. شریعت بعنوان مجموعه ای منظم از قوانین دینی برای اولین بار در یهودیت تنظیم شد. داستان قوم یهود و کژس های آنها شهره خاص و عام است بطوریکه پیامبرش قوم خود را وانهاده و به کوه پناه می برد. همین شریعت در دوران عیسی مسیج به محاق تعطیل شدن می رود چرا که نه تنها میزان راستی و کژی انسان و اصلاح گر اعمال او نبوده بلکه جنبه بازدارنده و غل و زنجیری بوده در دست روحانیون عصر و بقولی فریسیان. امر دین بر این قرار می گیرد که این شریعت بازدارنده تعطیل شود. ما در اسلام هر چند با احیای دوباره شریعت با توجه به شرایط عینی جامعه عربستان روبرو هستیم اما شارع و واضع شریعت در صدر اسلام نداشتیم. در دوران عثمان نخستین مسئله گوها و متشرع ها همچون شریح قاضی پا به عرصه وجود گذاشتند که مفسده آنها جز با ریختن خون بانی آن یعنی عثمان پاک نشد. ما در دوران امام اول شیعیان با شریعتمداران و واضعان شریعت روبرو نبودیم تنها در دوران خلفای بنی امیه و بخصوص بنی عباس بخاطر فاصله گرفتن خلفا از اصل دین امامان مورد مراجعه مردم برای تشخیص امر دین و اصول آن در میان هاله ای از غبار و بدعت گذاری های خلفا بودند. تا اینکه فردی کلینی نام از زمان غیبت امام زمان بدعت گذار مسئله گوئی و وضع قوانین شرعی شد که هیچ نوآوری و تطابق زمان و مکان با فروع دین را از آن زمان تاکنون در آن روبرو نیستیم.

    پاسخحذف
  11. می خواهم نتیجه بگیرم که قوانین عقلی امروز جای شریعت را پر کرده که عرف معمول جامعه را تشکیل داده و از سوی دین هم مقبول است چرا که دین هم می خواهد انسان را به سمت جهتی سوق دهد که ار نفسانیات و حاکمیت آن در تصمیمات کاسته و راه معقول و میانه و اصلاح را که با منطق و عقل همخوانی داشته باشد بر اعمال بشر حاکم سازد تا در مرحله بعد بتواند راه به خداگونگی خود برده و به خالق خود نزدیکتر شود. بنظر حقیر دکانی که بنام شرع از دوران آقای کلینی باز شده باید درش همچون دوران مسیح (ع) کاه گل گرفته شود تا حقایق دین دوباره باز شناخته شود و این امری است میمون و مطلوب و نباید هم نگران شد که تعطیل شدن این دکان به اصل دین صدمه ای وارد کند. جامعه راه خود را خواهد یافت و اصل عارضی که نوع بشر را بدنبال خالق خود کشانده هر چه علم بیشتر به پیش می رود ناکامل بودن بشر را به ثبوت می رساند و نیاز بشر به دینداری و دین باوری را شفاف تر می سازد. از به درازا کشیده شدن بحث بر بنده حقیر ببخشید.

    پاسخحذف
  12. فکر می کنم پیش بینی آینده مشکل است
    دین و دین داری در طور تاریخ ( و نه فقط تاریخ ایران ) گاه انبساط می یابد و گاه انقباض .
    اما من هم حدس می زنم که در ایران داریم به دوره انقباض آن نزدیک می شویم .

    پاسخحذف
  13. در کتاب "سینوهه پزشک مخصوص فرعون" میخوانیم که در آن زمان مردم ماری را می پرستیدند و هفته ای یک نفرهم باید قربانی آن مار میشد تا اموراتشان بگذرد. و وقتیکه آن مار میمیرد ، کاهنان از ترس آگاهی مردم وترس از به خطر افتادن قدرتشان ،به نام همان خداوند سالها از بین مردم قربانی میگرفتند و از این ناآگاهی مردم به نفع منافعشان استفاده می کردند...
    به نظر من هنوز هم همین روند ادامه دارد و همین در جهل نگاهداشتن انسانها ، خود زمینه ساز حکومت بر اساس دین است...
    به هر حال از آنجاییکه انسان امروزبسیارر هوشمندانه تر با قضایا برخورد میکند ، به نظر من این کاملآ طبیعیست که چنین روندی در زندگی انسانها اتفاق افتاده باشد...
    گاهی فکر میکنم که خداوند هر وقت در زمینه خلقت انسان و دین با خودش فکر میکند ، دستی زیر چانه میگذارد و میگوید:
    ای باباااا...چی میخواستیم بشه و چی شد!!!!!!!

    پاسخحذف
  14. مطلب شما را خواندم ، همانطور كامنت هاي جالب و گاه در خور تامل برخي از دوستان را.
    راستش ترجيح مي دهم قبل از آنكه هرگونه نظري بدهم، ما بقي حرف هاي شما را بخوانم.

    پاسخحذف