۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

سفرنامه عراق 1

1
http://www.understandingwar.org/files/MNDC%20and%20Central%20Iraq%20513.jpg

برنامه سفرمان به عتبات بسیار یکباره اتفاق افتاد. عصر یکی از روزهای فکر می کنم دی ماه پارسال بود و من در محل کارم بودم که همسرم تماس گرفت و پرسید که ایا میل دارم که به سفر عتبات برویم و از انجا که با مسافرت خیلی رابطه خوبی دارم بی درنگ جواب مثبت دادم.

البته ایشان گفتند که سفر هوایی است و زیاد اذیت نمی شوم اما تا دو روز قبل از پروازمان هم معلوم نبود با چه وسیله ای قرار است برویم. مدیر کاروان گفته بود که هواپیما پنجاه پنجاه است و بعلت اوضاع نابسامان عراق هیچ چیز معلوم نیست.

دو روز قبل از سفر بلیط ها اوکی شدند و ما عصر روز پنجشنبه هفته قبل با یک ایرباس و البته یک ساعت قبل از ساعت تعیین شده بطرف بغداد راهی شدیم!!! همه جا تاخیر دیده بودم اما این اولین باری بود که می دیدم همه چیز زودتر از قرار اتفاق می افتاد.

در هوا بودیم که بلندگو مقصد پرواز را نجف اعلام کرد. ظاهرا" یک بمب قوی نزدیک فرودگاه بغداد منفجر شده بود و مقصد سفرمان از بغداد به نجف اشرف تغییر کرد. البته مسیر پروازها بدلیل اوضاع کردستان مستقیم بطرف بغداد نیست بلکه هواپیماها از مسیر مرزهای جنوب غربی وارد کویت می شوند و از انجا بطرف شمال ادامه مسیر می دهند. در فرودگاه اتوبوس ها حاضر بودند و ما را بطرف بغداد حرکت دادند.

اولین چیزی که در مسیر به چشم می امد گرما و غبار شدید هوا بود. هوا بشدت الوده بود. البته برخی از زایرین ماسک بهمراه داشتند اما ماسک های ما داخل بارها بود.

در اولین پست ایست و بازرسی این شعار کاملا" به چشم می خورد " التفتیش اساس الامن" یعنی تفتیش اساس امنیت است. و از همانجا تکلیفمان را فهمیدیم. در عراق تقریبا" هیچ چیز منظمی وجود ندارد. تنها چیزی را که بسیار منظم دیدم همین تفتیش و بازرسی بود که در اینده درباره ان بیشتر توضیح خواهم داد.

سرنشینان هواپیما را سوار چند اتوبوس کردند. یک مامور امنیتی در هر اتوبوس کنار راننده نشست و دو اتومبیل امنیتی و مسلح بودند که از جلو و عقب اتوبوسها را اسکورت می کردند. احتمالا" چون با اسکورت بودیم در هیچ پستی بازررسی نشدیم اما در ورودی بغداد تمام سرنشینان اتوبوس ها را پیاده کردند خانمها و اقایان را به دو صف تقسیم کردند و بعد از بازرسی کامل بار و سرنشین که حدود یکساعت طول کشید به ما اجازه عبور دادند.

این عکس نشان دهنده اوضاع امنیت در کاظمین و یا به شکلی در عراق است. به تعداد قفلها دقت کنید. البته این مغازه ها در یک بازار سرپوشیده کنار حرم که در دو طرف ان نیروهای امنیتی شبانه روز درحال بازرسی هستند گرفته شده است

Hosted by FreeImageHosting.net Free Image Hosting Service


این هم نمونه ای دیگر

Hosted by FreeImageHosting.net Free Image Hosting Service


این هم عکسی که صبح روز بعد از حرم گرفتم

Hosted by FreeImageHosting.net Free Image Hosting Service



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر