۱۳۸۸ مهر ۷, سه‌شنبه

ریشه ها





یک رسمی در میان بسیاری از اعراب رایج است که وقتی برای اولین بار با ان برخورد کردم برایم عجیب بود. در اسامی بسیاری از انها نامی از روستا و یا شهر و یا قبیله ای که اصالت ان شخص است به چشم می خورد. یک بار از یک لبنانی درباره ان پرسیدم و او به من توضیح داد که اگر در نام کسی اسم روستایش نباشد به ان معناست که ان شخص اصالت ندارد و به اصطلاح خوش نشین است.
توضیح اینکه کشاورزان بر دو نوع بوده اند. اول: گروهی که زمیندار و مالک بودند و از اوضاع اقتصادی مناسبی برخوردار بوده اند. دوم: گروهی که زمین نداشتند و خوش نشین بودند. این اشخاص گروه دوم چون متعلق به جایی نبودند و زمین نداشتند روستا به روستا می رفتند و کار می کردند و زندگی می گذراندند.
دوست لبنانی ام توضیح می داد که نبودن نام روستا و یا عشیره در نام یک نفر نشان دهنده بی اصالتی او است. خیلی از دوستانم چه خصوصی و یا چه حضوری می پرسند که ای بابا چرا دیگر از جنگ می نویسی؟ مگر چیز خوبی بوده که شما هر چند وقت یکبار راجع ان مطلب یا داستان می نویسی؟
نمی دانم چطور توضیح بدهم اما خلاصه اش این است که :
اینده را می شود عوض کرد اما با گذشته کاری نمی شود کرد. این دوران بر من و بسیاری از دوستانم گذشته و ما چه بخواهیم یا نخواهیم تجربه ان دوران را داریم.
می شود رنگ مو را عوض کرد. می شود بینی را عمل کرد و اساسا" قیافه را تغییر داد. می شود ملیت و حتی اسم را عوض کرد اما با گذشته هیچ کاری نمی شود کرد چون جزیی از تاریخمان و ذهنمان شده اند.
کسی که گذشته ندارد اینده هم ندارد. و باید اذعان کنم که من و بسیاری دیگر در جنگ زندگی کرده ایم و بزرگ شده ایم و  تا الان هم جزیی از مختصات شخصیت مان است.این مطلب چیزی نیست که بشود ان را براحتی از یاد برد یا راحت تغییر داد. بگذریم از اینکه امروز برای خیلی ها اسم جنگ تبدیل به نان خانه شده و به بهانه ان از همه طلبکارند.
اما بعنوان کسی که سالهایی از زندگی ام را در جنگ گذرانده ام و هنوز با بسیاری از ادمهای ان دوره که زنده مانده اند ارتباط نزدیک دارم وظیفه دارم که بگویم این عده معدود , اکثریت را نمایندگی نمی کنند.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر