۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

بهشت

خداوند بهشت را در زمین نیافریده است.

این اخرین جمله پست قبلم بود. یکی از دوستانم خصوصی پرسیده بود که ایا به این جمله اعتقاد دارم یا این تنها یک نظر است. همچنین دلائلم را برای این اعتقاد خواسته بود.

استدلال در این مورد نیاز به صحبت کردن طولانی دارد که نه من ان دانش را در خودم میبینم و نه چنین کاری را در خور دوستان متفکری که وبلاگم را می خوانند می دانم. اما چند خطی را در این باره می نویسم تا در باره دوست عزیزم انجام وظیفه کرده باشم.

۱- به اعتقاد من اساسا" در این دنیای خاکی چیزی تحت عنوان لذت نداریم. برای مثال وقتی ما گرسنه شدیم انگاه غذا می خوریم و از خوردن لذت می بریم. هر چقدر گرسنه تر باشیم از خوردن لذت بیشتری خواهیم برد. بنا بر این

چیزی را که ما ان را لذت می نامیم در واقع رسیدن به حالت تعادل است.

شما می توانید همین مثال را در تمام چیز هایی که انها را لذت می نامید بسط دهید. مثالی دیگر شما به مسافرت می روید و از ان مسافرت لذت می برید زیرا چیزها و کسانی را می بینید که تاکنون نده اید بنا بر این نقص خودتان را جبران کرده اید انگاه لذت می برید. دقیقا" به همین دلیل است که ادمهایی که در همان محل مسافرت شما زندگی می کنند ان لذتی را که شما برده اید را نمی توانند درک کنند.

۲- در جهان خاکی هیچ لذتی بدون نقص نیست چون اولا" ان لذت تمام خواهد شد (مثلا" یک غذای بسیار خوشمزه هم تمام خواهد شد) و دوم انکه ظرفیت انسان برای کسب ان لذت محدود است ( ادم بالاخره از خوردن سیر می شود). البته اینکه فقط از خوردن مثال می زنم برای کوتاه شدن مطلب است و شما می توانید ان را در تمام ابعاد انسانی ببینید.

۳- بنظرم هنگامی که خدا دنیا را خلق می کرد قوانینی را با ان به زمین فرستاد. جهت جلوگیری از زیاده گویی شرح ان را در پست بعدی خواهم نوشت.

از نظر من بهشت جایی است که در ان لذت محدودیت هایی را که ذکر کردم را نداشته باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر