۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

الكساندر‏‎‏‎ سولژنيتسين

خبر بسیار کوتاه بود . سولژنيتسين در 89 سالگی فوت کرد.

سولژنيتسين همواره در نظرم انسانی بزرگ و قابل احترام بوده است. نه تنها برای مخالفتش با استالین بلکه بخاطر دید کاملی که به جهان داشت. در اینجا به بهانه مرگش شرح کوتاهی از زندگی و اثارش را می اورم.

الكساندر‏ايسيويچ‌ سولژنيتسين، رمان نويس، تاريخدان و يكي از معروفترين اديبان روسيه در سال 1918به دنيا آمد.

وي در رشته رياضيات از دانشگاه‏روستوف‏فارغ‌التحصيل‌‏شد‏و سپس ‌به صورت‌ مكاتبه‌اي در دانشگاه مسكو ادبيات خواند. او در جنگ جهاني دوم شركت كرد و به درجه فرماندهي رسته توپخانه رسيد. اما در 1945 به علت نوشتن نامه‌اي انتقادي درباره ژوزف استالين بازداشت شد و 8 سال در اردوگاه‌هاي كار اجباري و 3 سال در تبعيد به سر برد.

وي در سال 1956 اجازه يافت در مسكو سكونت كند و ضمن تدريس شروع به نوشتن كرد. در سال 1962 با انتشار كتاب يك روز زندگي ايوان دنيسيوويچ به شهرت رسيد. پس از انتشار يك مجموعه داستان در سال 1963، ديگر حاضر نشد آثارش را به طور رسمي در كشور چاپ كند.

رمان‌هاي حلقه گمشده(1968)، بخش سرطاني(1968) و آگوست 1914(1971) در خارج از شوروي چاپ شد و او به شهرت جهاني رسيد.

سولژنيتسين در سال 1970 برنده جايزه نوبل ادبي شد اما به خاطر ممانعت از بازگشت وي به كشور، دعوت به استكهلم را رد كرد. با انتشار اولين كتاب از مجموعه اردوگاه‌هاي كار گولاگ يا مجمع‌ الجزاير گولاگ در سال 1973 در پاريس، مطبوعات شوروي به وي حمله كردند و در پي آن بازداشت و به جرم خيانت محكوم شد.

در سال 1974 از شوروي تبعيد شد و به آمريكا رفت و در آن جا به نوشتن ادامه داد. در اواخر دهه 1980 بار ديگر در شوروي مورد توجه قرار گرفت و قسمت‌هايي از كتاب مجمع‌الجزاير گولاك به چاپ رسيد.

در سال 1990 رسما تابعيت روسي وي بازگردانده شد و وي سال 1994 به روسيه رفت. او به شدت به روسيه عشق می‌ورزيد و ولاديمير پوتين، در سال 2007 در مراسم باشکوه و مجللی، جايزه دولتی روسيه را به خاطر خدمات بي‌دريغ به ميهن، به وي اهدا کرد.

از سولژنتسین، کتاب‌های حقوق نویسنده، به زمامداران شوروی، یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ ، مجمع الجزایر گولاگ، و بخش سرطان، به فارسی ترجمه شده است.

مطلب جالبی را که باید درباره او ذکر کنم این است که او با انکه با سیاست استالین به شدت مخالف بود و به خاطر همین اعتقاد سختی های زیادی را متحمل شد، اما هیچگاه از افکار ازاد خویش فاصله نگرفت و همواره به سیاست های امپریالیستی امریکا نیز معترض بود

سولژنيتسين در 4 اگوست سال 2008 در خانه خود بر اثر سكته قلبي درگذشت.

پی نوشت:

سولژنيتسين در کتابش که شرحی از تبعیدش به سیبری بود اینطور نقل می کرد : هر کدام از تبعیدی ها مشغول در اردوگاه کار اجباری در سیبری می بایست در روز تعداد معینی بلوک سیمانی می ساختند. اصولا" اردوگاه کار اجباری جایی بود که افراد را به انجا می بردند تا افکار بورژوازی از ذهنشان خارج شود و افکار پرولتاریایی جای ان را بگیرد. بنا بر این در این اردوگاه ها جایی برای سوال و جواب نبود. در زمستان سرد و وحشتناک سیبری ، بلوک های سیمانی یخ می زدند و عملا" در اثر یخ زدگی بلوک ها خراب می شدند و قابل استفاده نبودند. با اینحال رییس اردوگاه همچنان بر ساخت بلوک های سیمانی اصرار داشت زیرا او هم در مقابل بالا دستی ها مسئول بود و نمی بایست از امار تعداد بلوک ها ی ساخته شده کاسته می شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر