راستش هنوز درک درستی از درجه فهم حیوانات ندارم. اصولا" دنیای حیوانات برایم بسیار عجیب و جالب است. امروز در جاده سگی را دیدم که در اثر تصادف کشته شده بود و سگی دیگر در یک طرف دیگر خیابان به جنازه سگ کشته شده نگاه می کرد.
یاد صحنه ای افتادم که در سال 1361 در زمان جنگ و در مسیر دهلران – زبیدات دیده بودم.
یک روز متوجه الاغی شدم که در 50 متری کنارجاده در اثر ترکش خمپاره کشته شده بود . الاغی دیگر بالای سر او ایستاده بود . کارم طوری بود که تقریبا" هر روز از آن مسیر رفت و آمد می کردم. این صحنه را هر روز میدیدم جنازه الاغ مرده داشت می گندید و الاغ دوم همچنان ایستاده بود. بعد از چند روز بعد الاغ دومی هم در اثر گرسنگی و تشنگی در کنار جنازه الاغ اول افتاده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر