۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

نگاه



روزی اتفاقی نظرم به یک اثر مینیاتور جلب شد. بی اختیار دقایقی به با دقت به ان نگاه می کردم. یک اثر مینیاتور ساده بود . شاهکار نبود ولی خیلی توجهم را جلب کرده بود. در واقع چیزی که توجه مرا به خودش جلب کرده بود نگاه مینیاتوریست به دنیا بود. البته منظورم همین نقاش نیست .

بلکه اساسا" نگاه یک نقاش شرقی در مقابل سبک های نقاشی غربی ، به جهان است. در مینیاتور بسیاری از مولفه های پذیرفته شده در نقاشی غربی وجود ندارد."نور پردازی" و" پرسپکتیو" دو عامل ثابت و غیر قابل انفکاک نقاشی کلاسیک غربی است که صرفنظر از سبک های مختلف نقاشی غربی، در تمام سبک ها دیده می شود اما با کمال تعجب این دو مولفه در مینیاتور وجود ندارد.

جالب تر انکه در نقاشی های ملی دیگر کشور های شرقی نیز از این دو عامل خبری نیست. برای مثال در نقاشی های سنتی چینی و ژاپنی هم مانند مینیاتور خبری از این دو عامل نیست. چرائی این مطلب مرا ساعت ها مشغول خود کرده بود. چطور ممکن است یک مینیاتوریست با ان دقتی که در کشیدن جزئیات لباس یک شکارچی دارد عوامل به این مهمی را نداند یا از انها استفاده نکند؟

چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که باید اصولا" تفاوت میان نگارگر شرقی و غربی و نگاه انان را به جهان مورد بررسی قرار داد. اختلاف در دید گاه نگار گر رئالیست غربی و نگارگر ایده الیست شرقی است. در نگاه نگارگر ایده الیست شرقی هیچ کجا سایه نیست. او تمام جهان را از نور خدا" روشن" می بیند بنا بر این او نیازی به" نور پردازی" ندارد. در نگاه او جایی دور ازنگاهش نیست و تمام جهان در دسترس و"نزدیک" است بنا براین نیازی به "پرسپکتیو" نیست.

هدفم اصلا" مقایسه در جهت برتری دادن یکی بر دیگری نیست. در این موضوع بیشترین چیزی که توجهم را جلب کرد و مرا حسابی جذب خودش کرده بود ، وجود این اختلافات انهم تا این اندازه عمیق و اساسی میان دیگاه شرقیان و غربیان به "یک" جهان است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر