۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

مسخ



" مسخ " اولین کتابی بود که از فرانتس کافکا خوانده بودم. بزرگترین خاصیت کافکا در نویسندگی ، ساده نویسی اوست. او انقدر ساده و روان نوشته است که خواندن اثارش برای همه حتی کودکان امکان پذیر است. این کتاب در سال 1912 نوشته شد و در سال 1915 در لایپزیک به چاپ رسید. این داستان کوتاه در 72 صفحه نوشته شده و توسط صادق هدایت برای اولین بار به فارسی ترجمه شد. لحن کافکا روشن و دقیق و رسمی در تضادی حیرت انگیز با موضوع کابوس وار داستان دارد.

كافكا زبان شفافی دارد. جملات‌اش شسته و رفته‌اند. توخولسكی كه همدوره‌ كافكا بوده در نقدی به سال 1920 نوشته که كافكا بعد از «میشائیل ‌كلهاس» شفاف‌ترین و زیباترین نثر زبان آلمانی را دارد. البته به لحاظ زیبایی هرگز به پای «توماس مان» نمی‌رسد. آثار کافکا به‌گونه‌ای است که همه را وسوسه می‌کند تا آن را تفسیر کنند.

اثار کافکا با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند و در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می‌آیند.

مشهورترین آثار کافکا داستان کوتاه" مسخ" (Die Verwandlung) و رمان "محاکمه " و رمان ناتمام "قصر" (Das Schloß) هستند.

در فضاهای داستانی کافکا ، موقعیت ‌های پیش پا افتاده به شکلی نامعقول و فرا واقع گرایانه توصیف می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر